راستش نمیدونستم چه آهنگی باید بزارم. چون من با اکثر آهنگا تصورات خودم رو دارم
ولی یه نگاه به اون اولای پلی لیستم که انداختم، اینو دیدم. یکم قدیمیه. ولی هنوز دوسش دارم :)
یه خیابون تاریک. نمنم بارون. آسفالت خیس و چالههای کوچیک آب که نور چراغای کنار خیابون رو انعکاس میکنن
یه آبنبات نعنایی. گوشهی لپت گذاشتی و خواننده توی گوشت میخونه: "parler a mon pere"
به گل رز سرخی که توی دستت بود نگاهی میندازی. خارهاش انگشتتو خونی کرده بودن و رنگ قرمزش، ساقهی سبز گل رو نقاشی میکرد
آب نبات رو با زبونت میبری توی اون یکی لپت. طعم تلخ و شیرین نعنا تمام سرتو اشغال میکنه.
بدون هیچ حرکت اضافهای، فقط انگشتای زخمیت رو باز میکنی و رز سرخ از دستت لیز میخوره. صدای افتادنش توی آب رو میشنوی
سرتو پایین میگیری تا به قطرات روی گلبرگهای سرخش خیره شی
چند لحظه بعد، دستای یخ زدتو توی جیبای هودیت برمیگردونی و قدم ن گل سرخ رو زیر بارون تنها میزاری
سوالای سخت میپرسه این ایزو چان :'|
چیز زیادی به ذهنم نمیرسه.
1. با دوری از اکیپم راحتتر کنار میام.
2. به احمد و مامان نزدیکتر شدم در حدی که حتی اونا هم دردودلشون رو پیشم میارن.
3. دارم با عوض شدن اتاقم و دوباره هم اتاقی شدن با زینب کنار میام :"|
4. اعتیادم به تلگرام و تبلت خیلی کمتر شده ( اجباری :/ )
5. با دوری آدما بیشتر کنار میام و سعی میکنم بیهوده دلتنگ نشم.
6. از نظر جسمی یکمی سالمترم شاید. ( جز گردنم که حماسه آفرید اینبار :| )
فک کنم همینا؟
I'm terrible at this
اینم آهنگ :)
امیدوارم همونقدر که به من آرامش میده به شما هم بده.
نمیدونم بیان چشه که آهنگ رو نمیاره، پس "کلیلک" :|
+ رفتم دکتر. گفت گرفتگی عضلهس
سه تا آمپول زدم :"| مگیتون آبکش شد
یه مشت قرص هم داد که ایشالا اگه مصرف کنم بهتر میشم. *وقتی همین الانشم خواب مونده و یادش رفته قرصشو بخوره*
+ ببخشید چنلاتون سر نزدم. دقیقا بعد کلاسام رفتم دکتر و بعدشم مجبورم کردن یکم بخوابم ک آمپول اثر کنه (ربطی داره؟ :| ) پس وقت نشد سر بزنم. فردا میام :"
+ هق. شب بخیر~
درباره این سایت